خدایاتعطیل کن؟

خدایا! آلودگی آدم ها از حد گذشته

 

 دنیا را چند روز تعطیل نمی کنی؟

 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 13 مرداد 1393برچسب:, | 19:26 | پرگـــــــــــــــــل |
همیشه تنهایی از نبودن ادمها نیست 
 
شاید حس نبودن خالقیه که فراموشش کردیم
 
 
فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 13 مرداد 1393برچسب:, | 19:24 | پرگـــــــــــــــــل |
خداوندا...
 
 
اراده ام را به زمان کودکی بازگردان.
 
همان زمان که برای یکبار ایستادن هزار بار می افتادم اما ناامید نمی شدم...

 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 13 مرداد 1393برچسب:, | 19:23 | پرگـــــــــــــــــل |

همه از دم درسخوان بشویم، 

از دم دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم؛

 

 بعید می دانم راه تعالی بشر از دانشگاه ها و مدرک های ما رد بشود؛ 

 

باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند، دراز بکشد نی لبک بزند با سوز هم بزند.

 

باید کسانی هم باشد که کارخانه ها را بگردانند، خانه بسازند، تولید کنند، نظافت و ...!  

 

قرار نبود این ‌همه در محاصره سیمان و آهن، طبقه روی طبقه برویم بالا!

 

قرار نبود تا نم باران زد، دستپاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر‌ بگیریم که 

 

مبادا خیس شویم و بعد تند تند تو دفترچه شعرمان بنویسیم زیر باران باید رفت!

 

 

 

قرار نبوده من از اینجا و شما از آنجا، صورتک زرد به نشانه سفت بغل کردن

 

و بوسیدن و دوست داشتن برای هم بفرستیم ...

 

                                  

 

 

قرار نبود این همه میز و صندلی‌ِ کارمندی، روی زمین وجود داشته باشد؛

 

 بی شک این همه کامپیوتر و پشت های غوز کرده، در هیچ کجای خلقت لحاظ نشده بود!

 

این چشم ها برای دیدن زیبائی های خدا، نور مهتاب، ستارگان، طبیعت و ... آفریده شدند 

 

 

نه برای ساعت پشت ساعت، شب پشت شب خیره ماندن به مانیتورها...!

 

 

 

 

قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی،

 دندان های مصنوعی،خنده های مصنوعی، آواز‌های مصنوعی، دغدغه های مصنوعی ...

 

 

قرار نبود خروس ها دیگر به هیچ کار نیایند و ساعت های دیجیتال به ‌جایشان صبح خوانی کنند.

 

 آواز جیرجیرک های شب نشین، حکمتی داشته حتماً؛ که شاید لالایی طبیعت باشد 

برای به خواب رفتن‌ ما، تا نیاز به قرص خواب پیدا نکنیم!

 

من فکر می‌کنم قرار نبوده کار کردن، جز بر طرف کردن غم نان،

 بشود همه دار و ندار زندگی مان؛ همه دغدغه ‌زنده بودنمان!

هر چه فكر می‌کنم می‌بینم قرار نبود ما این چنین با بغل دستی هایمان 

در رقابت های تنگانگ باشیم تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم!

این همه مسابقه و مقام و رتبه و دندان به هم نشان دادن، برای چیست؟!

 

 

قرار نبود کنار هم بودن و زاد و ولد کردن، این همه قانون مدنی عجیب و غریب و

 دادگاه و مهر و حضانت و نفقه و زندان و گرو کشی و ضعف اعصاب داشته باشد!

 

قرار نبود این طور از آسمان دور باشیم و سی‌ سال بگذرد از عمر‌مان و 

یک شب هم زیر طاق ستاره ها نخوابیده باشیم!

 

قرار نبود کرم ضد آفتاب بسازیم تا بر علیه خورشید عالم تاب و گرمابخش، زره بگیریم و بجنگیم!

 

 

چیز زیادی از زندگی نمی‌دانم، اما همین قدر می‌دانم که این ‌همه قرار نبوده ای

که برخلافشان اتفاق افتاده، همگی مان را آشفته‌ و سردرگم کرده !

آنقدر که فقط می‌دانم خوب نیستیم!

 

از هیچ چیز راضی نیستیم!

 

اما سر در نمی‌آوریم چرا ...؟!

 

 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 13 مرداد 1393برچسب:, | 19:22 | پرگـــــــــــــــــل |

هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست ،

 

زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد ،

 

ای کاش من هم مثل او به خدایم ایمان داشتم..........

 

 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 13 مرداد 1393برچسب:, | 19:22 | پرگـــــــــــــــــل |

دیر کرده ای ذره ای ، شاید به اندازه ی سفید شدن موهای من ...

 
 
• یه شهر تخت خوابیده اما من سخت بیدارم ...
 
 
♥هنوز روی خاکم و یادم نمی کنند ، وای به حال روزی که خاکم کنند ...
 
 
♥من اشـــک نمی ریزم ، آســـمان جبران می کند ...
 
 
♥دلم بچگی میخواهد ! جلوی کدام مغازه پا بکوبم تا برایم آرامش بخرند !؟
 
 
♥هرچه دل تنگت می خواهد بگو ، فقط دروغ نگو ...
 
♥من لای کتاب زندگی گیر کرده ام ! لای فصلی بدخط و تلخ به نام * تحمل *
 
 
♥من که غصه هایم را سروقت می خورم ، پس چرا درد هایم خوب نمی شوند ...
 
 
♥روهم رفته ، روحم رفته !
 
 
♥این روز ها همه ناقص الخلقه اند ! هیچ کس دل و دماغ ندارد ...
 
 
♥دیگر پیام هایت نمی رسند ، سیم بانان را خبر کن ، شاید کاجی افتاده باشد ...
 
 
♥می خواهم ببارم آنقدر که یا ابر تمام شود ، یا باران !
 
♥مثل آسمان می ماند ... دوستش دارم اما نمیتوانم داشته باشمش !
 
 
♥سلام به وجدانت برسان و اگر بیدار بود ازش بپرس : چگونه شب هارا آسوده می خوابد ...
 
 
♥آنقدر آه کشیدم فرشچیان شدم ...
 
 
♥تقصیر  من نیست ... شیب ذهنم به سمت تو لیز می خورد به * فکرت *
 
 
♥دلم تنگه واسه عادی بودن ...
 
 
♥دوباره کنار آب زیر ستاره هاییم خوشحال از اینکه تو بهترین سه ماه سالیم !
 
 
♥آن یوسفی که بازگشت به کنعان استثنا بود ...
 
♥گلایه ها عیبی ندارند اما کنایه ها ویران می کنند ...
 
 
♥دلتنگم ، مثل ماه که بدون نیمه اش هرشب لاغر تر می شود ...
 
 
♥عاشقانه دوست داشتنت عاقلانه ترین کاریست که از دلم بر میاید ...
 
 
♥به من نزدیک نشوید ! من ناقل بدترین بیماری مهلک بشر هستم ! من * عاشقم*
 
 
♥زندگی بدون عشق : شلوار کردی بدون کش !
 
♥ببین چقدر در هم حل شده ایم ! تو قهوه می خوری ، من خوابم نمیبرد ...
 
 
♥حالا که باید چیزی را گم کنم چی بهتر از گورم ؟
فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 16 تير 1393برچسب:, | 5:8 | پرگـــــــــــــــــل |

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 9 تير 1393برچسب:, | 2:49 | پرگـــــــــــــــــل |

حسود نیستم

مـَــن حســٌــود نیستـَــــم •••

اَمــا •••

الـاهــی بمیـــره كَسـی كه میخـــاد

جــای مـــن

دسـتــآتـــو بــگیـــــره !!

همیــــن •••

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 9 تير 1393برچسب:, | 2:48 | پرگـــــــــــــــــل |

 

 

جانيم سوگيليم

سنه يازيرام تاكي بيلسن

اينان سنسيز

دونيا منه دار گلير

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 2 تير 1393برچسب:, | 13:41 | پرگـــــــــــــــــل |

 

 

خدایا...

تنهایم نگذار

مبادا نگاهم به نگاه بنده ای ازجنس خاک

 محتاج شود

 

من فقطـــ تو را دارمــــ

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 2 تير 1393برچسب:, | 13:41 | پرگـــــــــــــــــل |

 

 

 

هر نفس...

درد است که میکشم

ای کاش یا بودی...

یا اصلا  نبودی ...

این که هستی و کنارم نیستی دیووانه ام میکند

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 2 تير 1393برچسب:, | 13:37 | پرگـــــــــــــــــل |

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 2 تير 1393برچسب:, | 13:37 | پرگـــــــــــــــــل |

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 2 تير 1393برچسب:, | 13:18 | پرگـــــــــــــــــل |

 قاب دایره

 

وقتی پرواز بهانه ای است برای ماندن

 

روی دایره چشمانت می لغزم

 

و بر بستر سخت شب ماهرانه می غلتم

 

با غلط گیر افکار سیاهم هر بار که

 

هاشور می زنم ، ذهنم را

 

تصویرت ظاهر می شود

 

از پس زایش قطره ای دلتنگ

 

که شادمانه بر پهنای صورتم می غلتد

 

شاعرانه ، چون سنجاقکی

 

به گوشه لبهای من سنجاق می شود

 

گوشه لبهای من

 

همان خالکوبی رویاهای تو

 

یادآور ثانیه ای شد که رنگش کردم

 

و جای سالهای دراز فروختم...

 

حالا من در مرکز دایره به تماشای تو ایستاده ام

 

که در کنار نشسته ای

 

بچرخان ، این دایره را

 

که مرگ فاصله ها

 

تابع قانون گریز از مرکز است

 

آه... ، متنفرم از دایره

 

گوشه ای ندارد

 

خاطرم در آن

 

بی مخاطره آرام گیرد

مرگ سیگار

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 2 تير 1393برچسب:, | 11:39 | پرگـــــــــــــــــل |

 

به سان بوسه اي خسته

در شبي كوتاه

بر حباب گونه هايم نشستي

چونان لبخندي بلند

از لبان سوگوارم برخواستي

و وا‍ژه سكوت را

در هياهوي زندگي ام شكستي،

حالا با پلك زدني

نگاهت را مي تكاني

از خاطره هايت سر مي خورم

به بن بست سرد ترانه ها

پايان صف بهانه ها

وقتي آسمان ، آبستن ستاره ها است

و ابر ، بارور باران

خورشيد از پشت شانه هاي تو

طلوع مي كند

روزهام رنگ تو مي گيرد

و بي حضور تو

نعش ثانيه هايي روي دستم مانده

كه دستاورد پر التهاب

دردواره هاي پاييز است

كمي آسمان بپاش

بر اين معبر تنگ زندگي ...

بوسه اي خسته

در به در ،

دنبال لب هاي توست...!!

بوسه خسته

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 2 تير 1393برچسب:, | 11:36 | پرگـــــــــــــــــل |

آبرنگ خاطره ها

تبعید می شوم به دورترین نقطه ذهن تو

مستعمره کوچکی

که روزی قلمرو طولانی عشق من بود...

هنوز پژواک خنده هایت

افق یاد مرا چه ظالمانه سرد می کند

وقتی آرزوهایم را آبستن بودی

کدام وسوسه ناپیدا

نطفه نابارور آمالم را سقط  کرد

که اندام لاغر قرارمان

تندیس زشتی از یخ شد؟!

-حالا-  من

این روزهای خاکستری بی خاطره را

چه ماهرانه آبرنگی در دست گرفتم

تا از صحنه تکراری این بغض

تصویری ماندگار سازم

 waterlolour pallet

پی نوشت:

1 – آرزوهایم کوتاه آمده اند! می خواهم از فاصله ها پیاده شوم...

2 – می خواهی چند روزی فقط مال خودت باشی؟

3 – عطش دستانم گرُُ گرفته و انگشتان بی هوشم تشنه ی شانه های تو...

4 – راستی ... چشمانم چقدر از نگاه خالی اند!!!

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 2 تير 1393برچسب:, | 11:27 | پرگـــــــــــــــــل |

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
برچسب‌ها:

دو شنبه 2 تير 1393برچسب:, | 11:26 | پرگـــــــــــــــــل |